هرچی هس میخاد باشه ولی الان عقل و دلم میگه باید همین الان هرطوری شده پا شم برم پیش بابزرگم. من بهش قول دادم هر وقت حالش بد بود برم مواظبتشو بکنم حیف نیس این گوشه نشستم و همش دارم زجر میکشم ک چرا چیشد چرا من اینجام چرا نمیرم چرا کسی نیس ببرتم...
تجربه ی بندگی ... بازدید : 269
سه شنبه 28 مهر 1399 زمان : 5:39